جدول جو
جدول جو

معنی را را - جستجوی لغت در جدول جو

را را
مخطط، راه راه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راورا
تصویر راورا
خارپشت، جوجه تیغی، زافه
فرهنگ فارسی عمید
راورا، ژاوژا، ژاوژا، رجوع به ژاوژا شود، خارپشت، (ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی)، خارپشت را گویند و آن جانوری است معروف، (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان)، خارپشت باشد که آنرا ژوژه نیز خوانند و عربی آن قنفذ است، (از شعوری ج 2 ورق 2) :
گر سایۀ عمود تو افتد بفرق او
سر برکشد بسینه عدویت چو راورا،
عمادالدین یوسف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماجرا راندن
تصویر ماجرا راندن
((~. نْ دَ))
حکایت گفتن، سرگذشت تعریف کردن، حادثه ای ایجاد کردن
فرهنگ فارسی معین
راه رو، کسی که سریع راه برود و زود خسته نشود
فرهنگ گویش مازندرانی
انگار که، مثل این که، شاید
فرهنگ گویش مازندرانی